چهل شاخص
40shakhes
چهل شهید شاخص
لوگو اسپانسر
عکس و بیوگرافی شهید مدافع حرم یحیی رستمی
نویسنده : کاملیا فارسی
پنجشنبه, 16 شهریور 1402

شهدای مدافع حرم افرادی هستند که در جبهه‌های نبرد در سوریه و عراق در مقابل گروه‌های تروریستی مانند داعش، القاعده و النصره به دفاع از حرم‌های اسلامی و مسجدالحرام پرداختند و در این راه شهادت یافتند. این افراد عمدتاً از کشورهای مختلفی مانند ایران، عراق، لبنان، سوریه، پاکستان و افغانستان بودند که به دلیل عشق و ایمان به دین و ایده‌آل‌های انقلاب اسلامی به جبهه‌های نبرد رفتند.

شهدای مدافع حرم با شجاعت و قدرت خود در مقابل تروریست‌های ظالم و بی‌رحم به دفاع از حرم‌های اسلامی پرداختند و با نثار جان خود، این حرم‌ها را از دست تروریست‌ها حفظ کردند. آن‌ها با ایمان و شجاعت خود، نمونه‌ای برای دیگران بودند و نشان دادند که هیچ قدرتی نمی‌تواند از حرم‌های اسلامی و ایده‌آل‌های انقلابی جلوگیری کند.

شهدای مدافع حرم علاوه بر شجاعت و ایمان، دارای خصوصیات و صفاتی همچون تقوا، صبر، بردباری، شجاعت، انسان‌دوستی و عشق به مردم بودند. آن‌ها با تلاش و تحمل سختی‌های فراوان، به اهداف خود دست یافتند و در مقابل دشمنان خود پایداری کردند.

شهدای مدافع حرم همواره در قلب مردم ایران و کشورهای دیگر به عنوان قهرمانان و شجاعان مورد تجلیل قرار گرفته‌اند. آن‌ها با نثار جان خود، نشان دادند که هیچ قدرتی نمی‌تواند از ایده‌آل‌های انقلابی و دینی جلوگیری کند و همواره در قلب مردم خواهند ماند.

اهمیت دفاع از دین و آیین

دین و آیین هر جامعه‌ای، مبنای اصلی زندگی و رفتار افراد آن جامعه است. این دین و آیین، ارزش‌ها، اخلاقیات و ایده‌آل‌هایی را برای افراد جامعه تعریف می‌کند که باعث می‌شود آن‌ها در جامعه بهتر و سالم‌تر زندگی کنند.

اما متأسفانه، در دنیای امروز، گروه‌های تروریستی برای تحقق اهداف خود، به دین و آیین‌های مختلف حمله می‌کنند و با ارتکاب جنایات و خشونت، به جامعه‌ها صدمات جبران‌ناپذیری وارد می‌کنند. در چنین شرایطی، دفاع از دین و آیین، یک وظیفه مقدس برای همه افراد جامعه است.

شهدای مدافع حرم، با تلاش و نثار جان خود، به دفاع از حرم‌های اسلامی پرداختند که نمادی از دین و آیین اسلام است. آن‌ها با شجاعت و قدرت خود، این حرم‌ها را از دست تروریست‌های ظالم و بی‌رحم حفظ کردند و به این تروریست‌ها نشان دادند که هیچ قدرتی نمی‌تواند از دین و آیین اسلام جلوگیری کند.

دفاع از دین و آیین، نه تنها یک وظیفه مقدس است، بلکه به عنوان یک اصل اساسی در قوانین بین‌المللی نیز تأیید شده است. در فصل دوم مقررات جنگ، دفاع از دین و آیین به عنوان یک حق بین‌المللی شناخته شده است که هر کشوری برای حفظ آن می‌تواند به جنگ بپردازد.

بنابراین، دفاع از دین و آیین، یک وظیفه مقدس و حق بین‌المللی است که هر فرد در جامعه باید به آن پایبند باشد. شهدای مدافع حرم، نمونه‌ای برای همه ما هستند که با شجاعت و ایمان، می‌توانیم به دفاع از دین و آیین‌های خود بپردازیم و به جامعه‌هایمان ارزش و شکوه بخشیم.

عضو سپاه در سوریه به شهادت رسید: یحیی رستمی کیست؟

سرهنگ پاسدار سهیل رستمیان فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل(ع) شهرستان بهارستان، شامگاه امشب در جمع خبرنگاران، اظهار کرد: پیکرشهید مدافع حرم یحیی رستمی در آستانه فرا رسیدن اربعین سرور وسالار شهیدان حضرت اباعبدالحسین(ع) در شهرستان بهارستان تشییع و تدفین می شود.

وی افزود: مراسم تشییع پیکر این شهید مدافع حرم روز سه‌شنبه ۱۴ شهریور ماه جاری ساعت ۱۰ صبح از مقابل حوزه مقاومت بسیج حضرت ثامن‌الائمه تا آستان مقدس امامزاده لطیف(ع) با حضور مسئولین کشوری و لشکری و اقشار مختلف مردم ولایتمدار شهرستان بهارستان، همرزمان و خانواده شهید برگزار خواهد شد.

فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل(ع) بیان کرد: پنجشنبه هفته گذشته شهید مدافع حرم یحیی رستمی از سبز پوشان سپاه پاسداران که ساکن شهر نسیم شهر شهرستان بهارستان بود، در کشور سوریه و در راه دفاع ازحرم اهل بیت(ع) به فیض شهادت نائل آمد و پیکر مطهرش بعد از بازگشت به میهن اسلامی در شهرستان بهارستان تشییع و خاکسپاری خواهد شد.

وی گفت: مراسم دیدار و وداع با شهید رستمی عصر امروز در محل معراج شهدا با حضور اعضای خانواده شهید و جمعی از مسئولان شهرستان برگزار شد.

فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل (ع) شهرستان بهارستان ضمن عرض تبریک و تسلیت به خانواده معظم این شهید، خاطرنشان کرد: از تمام مردم ولایت‌مدار، انقلابی و شهید‌پرور شهرستان بهارستان درخواست  می شود، برای مراسم تشییع و تدفین این شهید بزرگوار و تجدید میثاق با آرمانهای شهدای والا مقام ایران اسلامی با حضور پرشور خود در این آیین معنوی شرکت پرشوری داشته باشند.

شهید مدافع حرم پاسدار یحیی رستمی متولد سال ۱۳۵۲ بوده و از وی سه فرزند (دو پسر ۲۵ و ۲۲ ساله و یک دختر ۱۴ ساله) به یادگار مانده تا ادامه دهنده راه پر برکت و ماندگار این پدر شهید والا مقام باشند.

مراسم تشییع

آئین تشییع پیکر شهید یحیی رستمی پاسدار ساکن بهارستان که هفته گذشته در سوریه به شهادت رسیده بود روز سه شنبه (۱۴ شهریور سال ۱۴۰۲) از مقابل حوزه مقاومت بسیج حضرت ثامن‌الائمه تا آستان مقدس امامزاده لطیف (ع) برگزار شد.
پیکر این شهید والامقام با حضور مسئولان استانی و شهرستانی، نیروهای نظامی و امنیتی، خانواده‌های معظم شهدا و خیل عظیم مردم قدر شناس بهارستان در جوار امامزاده لطیف (ع) این شهرستان به خاک سپرده شد.
شهید مدافع حرم پاسدار یحیی رستمی متولد سال ۱۳۵۲ بود که هفته گذشته در دفاع از حرم ال الله در سوریه به شهادت رسید، از این شهید والامقام سه فرزند (دو پسر و یک دختر) به یادگار مانده است.

مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان‌های استان تهران نیز در آیین تشییع پیکر این شهید مدافع حرم با ادای احترام به ساحت مقدس شهیدان گفت: شهید رستمی در آستانه اربعین حسینی به ندای سیدالشهداء لبیک گفت و به شهادت رسید.

عباسعلی رضایی اظهار داشت: اجتماع با شکوه مردم در بدرقه این شهید نشان از بصیرت و شعور حسینی مردم شهید پرور شهرستان بهارستان است.

وی با بیان اینکه امروز جبهه مقاومت در عرصه بین المللی، تفکر قالب و دست برتر را دارد، خاهطرنشان کرد: شهدای مدافع حرم با حضور در جبهه های مقاومت و جان فشانی در مقابل دشمنان تشیع که با حمایت استکبار جهانی در فکر فروپاشی شیعه و جبهه مقاومت بودند، ناکام ماندند و امروز نام و یاد شهدای مدافع حرم و در صدر آن ها سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، ادبیات جدیدی را در عرصه فرهنگ جهاد و مقاومت ترسیم کرده است.

مدیرکل بنیاد شهرستان‌های استان تهران اهداف، مسیر و مرام شهدا را برگرفته از نهضت امام حسین (ع) برشمرد و تاکیدکرد: مادامی که نهضت عاشورا زنده است، نام و یاد شهیدان نیز زنده و پابرجا خواهد بود.
رضایی در خاتمه با عرض تسلیت به خانواده معظم این شهید والامقام گفت: راه این ملت با خط سرخ شهادت پیوند خورده است و امروز حضور حماسی و با شکوه مردم در بدرقه پیکر شهدا تجدید میثاقی دوباره با آرمان‌های شهدا است.

شهرستان بهارستان با جمعیت بیش از ۷۵۰ هزار نفر سه شهر نسیم شهر، گلستان و صالحیه در جنوب غربی استان تهران یکی از شهرهای پر تراکم با کمترین وسعت جغرافیایی در کشور است.

این شهرستان نماد پایتخت شور عاشورائیان استان تهران است.

:: موضوعات مرتبط : خاطرات شهدا
عکس و بیوگرافی شهید یونس میرجلیلی
نویسنده : کاملیا فارسی
شنبه, 28 مرداد 1402

شهیدان به عنوان افرادی که برای دفاع از ارزش‌ها و ایده‌های خود، جان خود را فدا می‌کنند، در تاریخ هر ملتی بسیار مهم و ارزشمند هستند. شهادت آنها نشان دهنده عشق و ایمان عمیق آنها به ایده‌های خود و آمادگی برای قربانی شدن در راه آنهاست.

شهیدان در انواع مختلف و در موقعیت‌های مختلف به شهادت می‌رسند. برخی از آنها در جنگ‌ها و نبردهای نظامی کشته می‌شوند، در حالی که برخی دیگر در اعتراضات و تظاهرات سیاسی، در دفاع از حقوق انسانی و در مقابله با ستم و سرکوب کشته می‌شوند. همچنین، برخی از شهیدان در حوادث طبیعی و حوادث ناگوار دیگر نیز به شهادت می‌رسند.

شهادت به عنوان یک مفهوم مذهبی نیز در تمام دین‌ها و مذاهب مطرح است. در اسلام، شهادت به عنوان یکی از اعمال نیک در نظر گرفته شده است و به عنوان راهی برای رسیدن به خداوند و پاکسازی از گناهان در نظر گرفته می‌شود. شهیدان در اسلام به عنوان افرادی که در راه خداوند و برای دفاع از ارزش‌های دینی و انسانی، جان خود را فدا می‌کنند، مورد تحسین و قدردانی قرار می‌گیرند.

شهادت به عنوان یکی از مفاهیم اساسی در فرهنگ و تمدن ایران نیز بسیار مهم است. در تاریخ ایران، بسیاری از شخصیت‌های بزرگ و ملی به شهادت رسیده‌اند. شهیدان مانند علی شریعتی، سید جعفر شهیدی، محمد حسین فهمیده و بسیاری دیگر، در تاریخ ایران به عنوان نمادهایی از شجاعت و ایمان به دین و ارزش‌های ملی مورد تجلیل قرار گرفته‌اند.

در نتیجه، شهیدان به عنوان افرادی که برای دفاع از ارزش‌ها و ایده‌های خود، جان خود را فدا می‌کنند، در تاریخ هر ملتی بسیار مهم و ارزشمند هستند. شهادت آنها نشان دهنده عشق و ایمان عمیق آنها به ایده‌های خود و آمادگی برای قربانی شدن در راه آنهاست. باید همیشه به یاد داشت که شهیدان به عنوان نمادهایی از شجاعت، ایمان و پایبندی به ارزش‌های ملی و دینی، برای همیشه در تاریخ جاودان خواهند ماند.

بیوگرافی شهید یونس جلیلی

شهید « یونس جلیلی » دوازدهم فروردین ۱۳۴۰، در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. پدرش مختار، کشاورز بود و مادرش سارا نام داشت. او تا سوم متوسطه درس خواند و در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان استوار دوم نیروی زمینی ارتش در جبهه حضور یافت. سرانجام در بیست و سوم خرداد ۱۳۶۳، در روستای سرتکه سردشت هنگام درگیری با گروه های ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

داستان واقعی شیار ۱۴۳ چه بود؟

شیار ۱۴۳ فیلمی از نرگس آبیار که توانست جزء محبوب ترین فیلم های نه تنها دفاع مقدس بلکه تاریخ کشور ما محسوب شود. اما ماجرای واقعی پیدا شدن آن شهید چه بود.

فیلم «شیار ۱۴۳» که بر اساس برداشتی از کتاب «اختر و روزهای تلواسه» نوشته نرگس آبیار ساخته شده، روایت جدیدی از دفاع مقدس است که داستان مادر شهیدی به نام الفت را تصویر می‎‌کند که عاشقانه انتظار بازگشت فرزندش را می کشد، خبرهای خوبی برای او می رسد، اما امتحان بزرگی هم در راه دارد و …
اما آنچه ما مدنظرمان است این که آیا شوه پیدا شدن شهید همان گونه بود که در فیلم نشان داده شده بود؟ یعنی شهید در خواب خود را نشان داد به بچه هایی که کار تفحص را انجام میدادند؟
بله – تقریبا همین گونه است، یعنی شهید به خواب یکی از بچه های تفحص می آید و خود را نشان میدهد، و حالا ماجرای اصلی نحوه پیدا شدن شهید در شیار ۱۴۳ را بشنوید.


راوی این ماجرا مرتضی شادکام است:
شب بود. از فرط خستگى به خواب رفته بود. ظاهراً که همه بچه ها خواب بودند. چشمانم که سنگین شدند و خواب وجود را ربود، بناگه خود را درون یک شیار در همان منطقه فکه دیدم. یعنى ظواهر امر نشان مى داد که فکه است. دست بر قضاء آن روزها به خاطر درد و ناراحتى اى که در کمرم داشتم، همیشه یک چوب دستى مثل عصا دستم مى گرفتم. در عالم خواب همان چوب در دستم بود و داخل شیار قدم مى زدم.
در همان عالم خواب، درست مثل اوقات بیدارى، داخل شیار راه مى رفتم که با چوب دستى بروى کپه اى خاک زدم و به نیروها اشاره کردم که اینجا را بکنید که شهید دفن است. هنوز آنجا را نکنده بودند که از خواب پریدم.
اهمیت چندانى به آن خواب ندادم. چون از صبح تا شب کارمان پیدا کردن شهید بود، شب ها هم آنچه را در روز دیده بودیم، در رویاهایمان رژه مى رفتند.
صبح همراه بقیه بچه ها رفتم به کار. محلى که انتخاب کردیم در ارتفاع ۱۴۳ بود. یک شیار جلویمان بود که برحسب عادت جلو رفتم تا آنجا را شناسایى کنم و منطقه را هم از لحاظ پاکسازى و عدم وجود مین کنترل کنم.
با وجود اینکه اولین بارم بود که وارد آن شیار مى شدم، از همان قدم هاى اول برایم خیلى آشنا آمد، یک احساس خوبى نسبت به آنجا پیدا کردم. احساس مى کردم قبلا به اینجا آمده ام. یک لحظه نگاهم افتاد به سمت چپم. کپه خاکى را دیدم که همه شک و گمانم را به یقین تبدیل کرد. خودش بود. درست همان چیزى که در خواب دیده بودم. به بچه هایى که همراهم بودند اشاره کردم زمین را بکنیم. همانجایى را که با چوبدستى ضربه مى زدم.
ساعتى از کندن زمین نگذشته بود که به بدن چند شهید برخوردیم. خیلى برایمان جالب بود. از همان یک تکه جا یازده شهید درآوردیم. معلوم بود آنها را یک جا جمع کرده و رویشان خاک ریخته اند.

سکانسی که همه را میخکوب کرد

حالا برایش خبر آورده‌اند که از پسرت خبری داریم. الفت در چارچوب در اتاقی که تابوت پسرش آنجاست می‌ایستد، نه گریه می‌کند، نه ضجه می‌زند، فقط می‌خواهد او را با پسرش تنها بگذارند. همه خارج می‌شوند، تنها او می‌ماند و یک اتاق بزرگ و تابوت عزیز دردانه‌اش. دوربین الفت را تا رسیدن به تابوت همراهی می‌کند. پرچم ایران تمام قد تابوت را پوشانده، الفت می‌نشیند، گریان دستی بر پرچم می‌کشد و آن را بو می‌کشد. بوی آشنای فرزند دورافتاده‌اش را می‌دهد. چشمان اشکبارش می‌بارند. احساس مادرانه‌اش تمام اتاق را پر کرده است.

پرچم را کنار می‌زند تا همان چند تکه استخوان پسر رشیدش را در آغوش بگیرد. از یونس تنها یک پارچه، هم‌اندازه یک نوزاد مانده است. الفت پسرش را تمام قد در آغوش می‌کشد. این صحنه ما را به دوران نوزادی یونس، همان زمانی که چشمِ امیدِ الفت تازه متولد شده بود، می‌‌برد و قیاسی بی‌نظیر از تولد و مرگ یونس میرجلیلی را به تصویر می‌کشد. آوایی محلی شبیه لالایی پخش می‌شود و مادر برای پسرش لالایی می‌خواند تا آرام بخوابد.

این سکانسی شاهکار از فیلم «شیار۱۴۳» بود که همه تماشاگرانش را میخکوب خودش کرد. فیلم تمام شده اما هیچ‌کس توان برخاستن از صندلی‌اش را ندارد. از گوشه‌و کنار سالن صدای گریه کسانی می‌آید که همراه الفت شده‌اند. مادران حس و حال شخصیت اصلی فیلم را بهتر می‌فهمند و چشمانشان تر و سرخ است. صحنه‌های پایانی فیلم «شیار۱۴۳» را باید جزو ماندگارترین صحنه‌های سینمای ایران چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ محتوایی و باورپذیری دانست. ما در طول فیلم همراه مادری نگران و منتظر شده‌ایم ولی آنچه در پایان به تصویر کشیده می‌شود، اوج احساس و مادرانگی‌های یک مادر است. درست همانند همان چیزی که در نهاد همان مادران موج می‌زد و آن را با پوست، گوشت و جان خود حس می‌کنند. الفتِ «شیار۱۴۳» تنها بخشی از آنچه در دل مادران منتظر می‌گذرد را نشان داد. هنوز مادران منتظرِ نگرانی هستند که هیچ خبری از جگرگوشه‌شان ندارند و تنها خواسته‌شان از این دنیا آمدن یک خبر و به آغوش کشیدن چند تکه استخوان فرزندشان است.

:: موضوعات مرتبط : خاطرات شهدا
اولین شهید از خاندان بنی هاشم
نویسنده : کاملیا فارسی
شنبه, 31 تیر 1402

ماه محرم، از مهمترین ماه‌های تاریخ اسلام است. این ماه به خاطر واقعه تلخ کربلا و شهادت حضرت حسین (ع) و یارانش در سال ۶۱ هجری قمر، به عنوان ماهی اندوه و عزاداری در تاریخ اسلام شناخته می‌شود.

در این ماه، شیعیان از سراسر جهان به خاطر عزاداری برای حضرت حسین (ع) و یادآوری رویدادهای تلخ کربلا، به صورت مراسم‌های عزاداری و سوگواری شرکت می‌کنند. در این مراسم‌ها، شعر و نغمه‌هایی با مضامین عزاداری و شهادت حضرت حسین (ع) خوانده می‌شود و مجالس سخنرانی برگزار می‌شود.

در طول ماه محرم، شیعیان به خاطر یادآوری شهادت حضرت حسین (ع) و یارانش، به صورت روزانه برای ۴۰ روز پشت سر هم، مراسم عزاداری و سوگواری برگزار می‌کنند. این مراسم‌ها در سطح جهانی بسیار پرشور و عظیم الجثه هستند و شیعیان از سراسر جهان به خاطر شرکت در این مراسم‌ها، به کربلا سفر می‌کنند.

شهدای ماه محرم، از جمله شخصیت‌های بزرگ تاریخ اسلام هستند که با شجاعت و استقامت خود، برای دفاع از حق و حقیقت، به شهادت رسیدند. حضرت حسین (ع) و یارانش، در تاریخ اسلام به عنوان نماد شجاعت، استقامت و دفاع از حق شناخته می‌شوند و همیشه در قلب شیعیان به عنوان قدوه و الگو قرار دارند.

بنابراین، ماه محرم و شهدای این ماه، در تاریخ اسلام به عنوان نماد عزاداری، استقامت، شجاعت و دفاع از حق شناخته می‌شوند و همیشه در قلب شیعیان به عنوان نماد ایمان و اراده قرار دارند.

خاندان بنی هاشم

خاندان بنی هاشم یکی از خاندان‌های پیامبر اسلام، محمد (ص) است. این خاندان از طرف پدری مستقیماً به حضرت ابراهیم (ع) و سپس به حضرت اسماعیل (ع) و از طرف مادری به حضرت فاطمه زهرا (س) و همسران پیامبر (ص) متصل می‌شود.

خاندان بنی هاشم در تاریخ اسلام نقش مهمی داشته‌اند. حضرت ابوطالب، عموی پیامبر (ص)، حضرت علی، همسر پیامبر (ص) و فرزندان آن‌ها، حضرت حسین و حضرت عباس، پسران حضرت علی و… از جمله اعضای خاندان بنی هاشم هستند که در تاریخ اسلام نقش مهمی داشته‌اند.

خاندان بنی هاشم در تاریخ اسلام به دلیل نزدیکی به پیامبر (ص) و اعضای مهم خاندان، به عنوان یک خاندان معتبر و محترم در جامعه اسلامی شناخته می‌شوند. اعضای خاندان بنی هاشم به عنوان یک نماد از نزدیکی و ارتباط پیامبر (ص) با خداوند، در تاریخ اسلام مورد توجه و احترام قرار گرفته‌اند.

اولین شهید خاندان بنی هاشم در واقعه کربلا

اولین شهید بنی‌هاشم، فرزند ارشد اباعبدالله‌الحسین (ع)، حضرت علی‌اکبر (ع) است. نام مادرش لیلی، کنیه‌اش ابوالحسن، و در یازدهم شعبان سال ۳۳ هجری در مدینه به دنیا آمده بود. وی هنگام شهادت ۲۶ یا ۲۷ سال داشت.

بنابراین گزارش، حضرت علی‌اکبر (ع) از سه بعد وجودی شبیه پیامبر بود؛ خلقت، خُلق‌وخو، نطق و گفت‌وگو. قامت رشبد، شجاعت، وقار و ادب، وی راهمانند معصوم ساخته بود. در زیبایی‌های روحی و خُلقی، خلاصه و عصاره همه فضایل بود. حضرت علی‌اکبر (ع) هم‌رکاب پدر بزرگوارش از مدینه به مکه و از مکه تا کربلا بود. سخاوت و مردم‌داری، مهمان‌نوازی و دستگیری از درماندگان ویژگی‌های رفتاری حضرت علی‌اکبر (ع) از دوران نوجوانی بود که شاعران این ویژگی وی را ستوده‌اند. حتی معاویه، دشمن کینه‌توز اهل بیت نیز او را شایسته‌تر از همگان برای خلافت می‌دانست.

حضرت علی‌اکبر (ع) در کنار عموی رشیدش، ابوالفضل‌العباس (ع)، بزرگ‌ترین یاور پدر بود. در آب آوردن، مذاکره با دشمن، آرام کردن خیمه‌ها، مسئولیت اصلی به عهده وی و عمویش ابوالفضل (ع) بود. ادب وی در هنگام گفت‌وگو با پدر، گواه عظمت روحی و معنوی این جوان است. حضرت علی‌اکبر (ع) در روز عاشورا مؤذن شد و اذان صبح با صدای وی در کربلا طنین‌افکن شد.

شایان ذکر است، در روز عاشورا پس از شهادت همه یاران، اولین کسی که اذن میدان طلبید، حضرت علی‌اکبر (ع) بود. در زیارت ناحیه آمده است:السّلامُ علی اوّل قتیل مِن نَسلِ خیر سلیلٍ من نَسلِ ابراهیم‌الخلیل. امام حسین (ع)، جوانش را بدرقه کرد و با انگشت سبابه به آسمان اشاره کرد و گفت:اللهمَّ اشهَد علی هؤلاءِ القوم فقد بَرَزَ اِلَیهم اشبهُ الناس خلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولک. سپس لشکر دشمن را نفرین کرد و عمر‌سعد و پسرش را که ناظر و شاهد این صحنه بودند، مخاطب قرار داد و گفت:تو را چه شده است؟ خدا رحمت را قطع کند و کار‌ها را بر تو مبارک نگرداند و کسی را بر تو مسلط کند که بعد از من در بستر، ذبحت کند. همانگونه که رحم مرا قطع کردی و خویشاوندیم را با پیامبر (ص) پاس نداشتی. آنگاه زمزمه کرد:اِنَ الله اصطفی آدم و نوحاً و آل ابراهیم و آل عمران علی‌العالمین ذرّیهً بعضُ‌ها مِن بعض واللهُ سمیعٌ علیم.

حضرت علی‌اکبر (ع) با بدرقه پدر به میدان رفت و این رجز را آغاز کرد:

اَنَا علی‌بن‌الحسین‌بن‌علی           نحنُ و بیتُ الله اولی بالنّبی
تالله لا یحکُم فینا ابن الدّعی     اَما ترون کیفَ احمی عن ابی

من علی‌بن‌الحسین‌بن‌علی (ع) هستم. ما و خانواده خدایی ما، به پیامبر (ص) سزاوارتریم. به خدا سوگند فرزند ناپاک‌دامن را بر ما حکومتی نیست. آیا نمی‌بینید چگونه از پدرم حمایت و پاسداری می‌کنم؟

در این هنگام یکی از جنگجویان به نام طارق با پسر و برادرش به نبرد آمدند که هر سه کشته شدند. بکر‌بن‌غانم به جنگ حضرت علی‌اکبر (ع) آمد. حضرت، چنان ضربتی زد که زره او پاره شد و با ضربه‌ای دیگر او را به دو نیم کرد. پس از آن به سپاه حمله برد و صد و بیست نفر را از پای درآورد. سپس با تنی زخمی به حضور پدر بازگشت و گفت:یا ابه العطش قد قتلنی و ثقل الحدید اجهدنی. پدر جان، تشنگی مرا می‌کشد و سنگینی سلاح، مرا از پای درمی‌آورد. امام حسین (ع) زبان در کامش نهاد و انگشترش را در دهانش گذاشت و فرمود:به جنگ دشمنانت بازگرد. کمی دیگر صبوری کن که پیش از غروب، جدّت با جام لبریز سیرابت خواهد کرد به گونه‌ای که دیگر هرگز تشنه نشوی.

حضرت علی‌اکبر (ع) به میدان بازگشت و این رجز را خواند:
اَنَا علیٌ لااقولُ کذباً                        اتبعُ جدّی المصطفی المُهذّبا
اضربکُم بالسیف ضرباً معجباً        ضربَ غلام لا یُریدُ الهَرَبا

من علی‌ام که جز راست نمی‌گویم و نمی‌پویم. رهپوی جدّم پیامبر پاک و پاکی‌گستر هستم. با شمشیرم ضربات اعجاب‌انگیز می‌زنم. ضربات جوانی که هرگز از میدان نمی‌گریزد.

حضرت علی‌اکبر (ع) از راست به چپ می‌تاخت و شمشیر مرگ‌بارش را فرود می‌آورد. هشتاد تن در نبرد دوم وی کشته شدند. حضرت علی‌اکبر (ع) می‌جنگید و رجز می‌خواند:

الحربُ قدبانَت لَهَا الحقائق        وَ ظَهَرت مِن بعد‌ها مصادِق
والله ربَّ العرش لا نُفارِقُ             جموعکم اَو تُغمَدَ البوارق

جنگ، حقایق را آشکار می‌سازد و جلوه‌های حقیقت پس از آن چهره می‌نماید. به پروردگار عرش سوگند که هرگز گروه شما را ر‌ها نخواهم کرد تا شمشیر‌ها در تنهایتان قرار گیرند.

در این هنگام تیر منقذ‌بن‌مُره بر گلویش نشست. حلقه محاصره تنگ‌تر شد و مُنقذ در فرصتی دیگر ضربه‌ای بر سر حضرت علی‌اکبر (ع) فرود آورد. حضرت علی‌اکبر (ع) دست در گردن اسب افکند. خون بر چشمان اسب نشست و اسب وی را میان دشمن برد. هر کس ضربه‌ای زد به گونه‌ای که فقطَعوهُ بُسیَوفهم اِرباً ارباً. لحظه افتادن، پدر را صدا زد. امام حسین (ع) خود را کنارش رساند. حضرت علی‌اکبر (ع) چشم گشود و امام را گفت:پدر جان خداحافظ! این جدّم محمد مصطفی است. این نیز جدّم علی مرتضی (ع) و جدّه‌ام خدیجه کبری است و جدّه‌ام فاطمه زهرا که همه مشتاق تواند و پیامبر می‌فرماید:هر چه زودتر نزد ما بیا. پدر جان این جدّم پیامبر است که با کاسه لبریز خود، مرا سیراب کرد که دیگر هرگز تشنه نخواهم شد. جدّم می‌فرماید عجله کن، عجله کن که برای تو نیز جامی ذخیره شده که به زودی خواهی نوشید.

حضرت علی‌اکبر (ع) این را گفت و در آغوش پدر چشم فروبست.

امام حسین (ع) مهاجمان را از اطراف حضرت علی‌اکبر (ع) دور کرد. گونه بر گونه‌اش گذاشت. خون از محاسن وی پاک کرد. لبانش را بوسید و مرثیه‌گونه سرود:علی‌الدّنیا بعدک العفا. سپس جوانان بنی‌هاشم را صدا کرد تا بدن حضرت علی‌اکبر (ع) را به خیمه بیاورند. امام حسین (ع) در این لحظه فرمود::شهادت وی، چون شهادت پیامبران و خاندان پیامبر (ص) است.

:: موضوعات مرتبط : خاطرات شهدا
عکس و بیوگرافی مرزبان شهید محمد مهدی احمدی
نویسنده : کاملیا فارسی
یکشنبه, 28 خرداد 1402

شهید به فردی گفته می‌شود که در راه خدمت به اسلام و نظام، در جبهه‌های نبرد، در عرصه‌های دیگر خدمت به مردم و نظام، به شهادت رسیده است. شهادت به معنای از دست دادن جان در راه خدمت به اسلام و نظام است و به عنوان یک افتخار و بزرگترین درجه تقدیر در دین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران، تلقی می‌شود.

شهیدان به دلیل تلاش‌های بسیاری که در راستای حفظ امنیت و آسایش مردم و دفاع از کشور و نظام انجام داده‌اند، به عنوان قدوت و الگویی برای سایر افراد جامعه شناخته می‌شوند.

آن‌ها با تلاش‌های خود، نشان داده‌اند که هیچ چیز ارزشمندتر از حفظ امنیت و آسایش مردم و دفاع از کشور و نظام نیست. بسیاری از شهیدان در جبهه‌های نبرد، در دفاع از کشور و نظام، به شهادت رسیده‌اند. آن‌ها با تلاش‌های خود، از حملات دشمنان به کشور جلوگیری کرده و از حفظ امنیت و آسایش مردم، از جمله حقوق بزرگی که برای هر کشوری محسوب می‌شود، پاسداری کرده‌اند.

همچنین، بسیاری از شهیدان در عرصه‌های دیگر خدمت به مردم و نظام، به شهادت رسیده‌اند. آن‌ها با تلاش‌های خود، به حفظ امنیت و آسایش مردم، به توسعه و پیشرفت کشور و بهبود شرایط زندگی مردم، کمک کرده‌اند.

به طور کلی، شهیدان به عنوان الگوهایی برای سایر افراد جامعه شناخته می‌شوند. آن‌ها با تلاش‌های خود، نشان داده‌اند که هیچ چیز ارزشمندتر از حفظ امنیت و آسایش مردم و دفاع از کشور و نظام نیست. به همین دلیل، شهادت به عنوان بزرگترین درجه تقدیر در دین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران، تلقی می‌شود.

یکی از عرصه های خدمت به یک سرزمین، نگبهنی از مرزهای آن است و افرادی که در دفاع از مرزها به شهادت می رسند، رتبه و جایگاه بسیار بالایی در بین مردم دارند. یکی از این شهدای گرانقدر، “شهید محمد مهدی احمدی” است که در راه دفاع از مرزهای ایران در پاسگاه مرزی ساسولی در محدوده زابل استان سیستان و بلوچستان و در مقابله با طالبان به شهادت رسید. پیش از انکه به بررسی زندگی نامه و ماجرای شهید این مرد بزرگ بپردازیم، اجازه دهید که با تعریف کلمه “مرزان” بیشتر آشنا شویم.

مرزبان کیست؟

مرزبان یا پاسبان مسئول حفاظت از مرزهای کشور است. این شخص برای جلوگیری از ورود غیرقانونی افراد، کالا و سلاح به کشور، در نقاط مختلف مرزهای کشور حضور دارد.

مرزبانان در سطح مرزهای کشور، عمدتاً با دو نوع وظیفه مواجه هستند.

اولین وظیفه آن‌ها، محافظت از مرزهای کشور در برابر تهدیدات خارجی است. به عنوان مثال، ورود غیرقانونی افراد، قاچاق کالا و سلاح، تروریسم و … . برای این منظور، مرزبانان باید با استفاده از تجهیزات پیشرفته، نظارت بر فعالیت‌های مشکوک در مناطق مرزی را به عهده داشته باشند.

دومین وظیفه مرزبانان، حفاظت از مردم و محافظت از حقوق شهروندان است. برای این منظور، آن‌ها باید با افرادی که به دنبال ورود غیرقانونی به کشور هستند، مبارزه کنند و سعی کنند آن‌ها را به دستگاه‌های قضایی معرفی کنند.

همچنین، مرزبانان باید از تلاش‌های قاچاق کالا و سلاح جلوگیری کنند و در صورت لزوم، اقدام به توقیف کالاهای قاچاق و دستگیری قاچاقچیان کنند.

مرزبانان در تمامی نقاط مرزی حضور دارند و به عنوان نیروهای امنیتی، برای حفاظت از کشور و شهروندان، به کار گرفته می‌شوند. آن‌ها باید با تمامی شرایط آب و هوایی و محیط‌های سخت و خشک مواجه شوند و در شرایط خطرناک و پرخطر، به خوبی عمل کنند.

به طور کلی، مرزبانان نقش بسیار مهمی در حفاظت از کشور و شهروندان دارند. آن‌ها برای این منظور، تمامی تلاش خود را به کار می‌گیرند و به عنوان نیروهای امنیتی، در صورت لزوم، زندگی خود را برای حفاظت از کشور و شهروندان فدا می‌کنند.

شهید مهدی احمدی کیست

شهیدان، نمادی از ارزش‌های بلند و ایده‌آل‌های پاک و مقدس هستند که در راه خدمت به اسلام و نظام، جان خود را فدا کردند. آن‌ها با تلاش‌های خود، نشان دادند که هیچ چیز ارزشمندتر از حفظ امنیت و آسایش مردم و دفاع از کشور و نظام نیست. شهیدان، همواره در قلب و ذهن مردم ایران، به عنوان نمادی از شجاعت، ایمان و عشق به اسلام و نظام، جاودانه خواهند ماند. شهیدان، به عنوان قدوت و الگویی برای سایر افراد جامعه شناخته می‌شوند.

شهید محمد مهدی احمدی سرباز مرزبان پاسگاه مرزی ساسولی اهل خراسانی شمالی بوده و در درگیری روز گذشته با طالبان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید وی مجرد بود.

صبح روز ۶ خرداد سال ۱۴۰۲، عناصر طالبان اقدام به تیراندازی به سمت پاسگاه مرزی ساسولی در محدوده زابل کرده که متاسفانه ۲ نیروی مرزبان شهید و ۲ شهروند دیگر زخمی شدند.

ساعاتی پس از اعلام شهادت او، مسئولان، بستگان و جمعی از دوستان این شهید بجنوردی در منزل او گردهم آمدند و مداحان اهل بیت (ع) با ذکر مصیبت و مداحی، نام و یاد این شهید را گرامی داشتند.

نیروهای مرزبانی نیز متقابلاً اقدام به مقابله کرده که تاکنون از تلفات طرف مقابل آماری منتشر نشده است. هفته قبل نیز فرمانده پاسگاه مرزی ساسولی توسط عناصر طالبان به شهادت رسیده بود.

شهید محمد مهدی احمدی از شهدای درگیری امروز با طالبان، مجرد و ساکن استان خراسان شمالی بود.

ماجرای شهادت

سخنگوی وزارت کشور طالبان امروز در ارتباط با تنش مرزی نیروهای این گروه با ایران مدعی شد: در ولایت نیمروز نیروهای مرزبانی ایرانی به طرف افغانستان شلیک کردند که با واکنش متقابل مواجه شدند!

به گزارش خبرگزاری های مربوطه، «عبدالنافع تکور» سخنگوی وزارت کشور طالبان امروز در پیامی توییتری روایت خود از درگیری مرزی نیروهای این گروه با مرزبانان ایرانی را تشریح کرد.

سخنگوی وزارت کشور طالبان در این خصوص ادعا کرد: امروز در مربوطات ولایت نیمروز نیروهای سرحدی (مرزبانی) ایرانی به طرف افغانستان شلیک کردند که با واکنش متقابل مواجه شدند!

مراسم وداع با پیکر مرزبان شهید محمد مهدی احمدی

پیکر مطهر شهید محمد مهدی احمدی، مرزبان غیور خراسان شمالی که در درگیری با نیروهای طالبان به شهادت رسید، روز سه شنبه ۹ خرداد ساعت ۸ صبح از مسجد انقلاب تا میدان کارگر بجنورد تشییع شد.

کامنت کاربران در فضای مجازی

خیلی ناراحت کنندست 😢😢😢خداقرین رحمتشون کنه وبخونوادشون صبربده .نباید جمهوری اسلامی اجازه بده خون شهیدامون پایمال بشه چه ارزوهائی داشتن .چقدتواین شرایط کشور بچه بزرگ کردن سخته بعدم بخاطر وحشیهای افغانستان جونشو ازدست بدن .

:: موضوعات مرتبط : خاطرات شهدا
عکس و بیوگرافی شهید امیرحسین میرزایی
نویسنده : کاملیا فارسی
سه شنبه, 23 اسفند 1401

زاهدان یکی از شهرهای مرزی ایران است که تاکنون شهدای بسیاری در راه دفاع از امنیت و آرامش این شهر، تقدیم شده اند.

زاهدان مردمی سخت کوش و دلیر دارد که شجاعانه در راه تامین معیشت زندگی خود و خانواده خویش تلاش می کنند و در حفظ و نگه داری مرزهای کشور عزیزمان، ایران، هم تا پای جان ایستاده اند.

اما متاسفانه شرایط امنیتی این شهر بسیار بالا است و قاچاقچیان و اشرار بسیاری در این شهر مشغول فعالیت و داد و ستد هستند.

در تاریخ ۱۹ اسفند ماه سال جاری، یکی از سربازان کمنام امام زمان، که اهل خراسان شمالی بود، در زاهدان به شهادت رسید.

در رابطه با علت این شهادت و جزییان این ماجرا اطلاعاتی در دسترس نیست و تنها خبر شهادت و تشییع پیکر او منتشر شده است. در ادامه مطلب همراه ما باشید تا این خبرها را به نقل از سرهنگ رضا نجفی، فرمانده تیپ شهید دلجویان ارتش در خراسان شمالی بخوانید. و در انتهای مطلب هم می توانید تعدادی از دلایل امنیتی بودن سیستان و بلوچستان را بخوانید.

تا انتهای مطلب همراه ما باشید.

بیوگرافی شهید امیرحسین میرزایی

ایشان متولد ۱۳۷۶/۰۲/۲۰ و عضو گروه اطلاعات رزمی جنوب شرق آجا بود در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۱۹ در منطقه عمومی سیستان و بلوچستان به فیض شهادت نائل شد.

سرهنگ رضا نجفی در گفت‌وگویی در بجنورد اظهار داشت: سرباز گمنام امام زمان(عج) ارتش جمهوری اسلامی ایران، ستوانیکم اطلاعات امیر حسین میرزایی به شهادت رسید.

فرمانده تیپ شهید دلجویان ارتش در خراسان شمالی گفت: مراسم استقبال و شب وداع با پیکر این شهید عصر دوشنبه ۲۲ اسفند ماه مقابل مسجد جامع شیروان برگزار می‌شود.

نجفی تصریح کرد: مراسم تشییع پیکر مطهر شهید، سه شنبه ۲۳ اسفند ماه ساعت۹ صبح مقابل مسجد جامع شیروان با حضور خانواده معظم شهداء، فرماندهان و کارکنان نیروهای مسلح، مسئولین و مردم ولایتمدار و شهید پرور شهرستان شیروان برگزار شد.

خراسان شمالی  ۷۷۵ شهید ارتشی در دوران دفاع مقدس و انقلاب اسلامی تقدیم انقلاب و نظام کرده است.

فرمانده ارشد نظامی ارتش جمهوری اسلامی افزود: مراسم استقبال از این شهید بزرگوار ۲۲ اسفندماه سال جاری، ساعت ۱۵ در مسجد جامع شهرستان شیروان و مراسم وداع نیز در همین مکان برگزار می شود.

وی تصریح کرد: همچنین مراسم تشییع شهید والا مقام امیرحسین میرزایی روز سه شنبه ۲۳ اسفند ماه ساعت ۹ صبح مقابل مسجد جامع شهرستان شیروان برگزار و سپس در گلزار شهدای امام زاده حمزه رضا این شهرستان تدفین خواهد شد.

دلایل امنیتی بودن سیستان و بلوچستان

سیستان‌وبلوچستان به‌دلیل موقعیت خاص جغرافیایی، از نظر امنیتی، آسیب‌پذیری زیادی دارد. ناآرامی‌های سیاسی منطقه، محرومیت اقتصادی و پایین‌بودن شاخص‌های توسعه، موقعیت خاص جغرافیایی، مرزی بودن، گستردگی استان در پهنه سرزمین، مبادلات و پیوندهای دو سوی مرز، پدیده قاچاق کالا و موادمخدر و هم‌زیستی گروه‌های مختلف قومی و مذهبی، زمینه‌های بالقوه و تأثیرگذار امنیت در این استان به‌حساب می‌آیند.

اگر امنیت اقتصادی را در کانون توجه‌مان قرار دهیم، با نظر داشت این‌که حسب فرمایش رهبر معظم انقلاب اسلامی: «استان سیستان و بلوچستان، استانی است با ظرفیت‌های پنهان و محرومیت‌های آشکار»، به‌رغم هزینه‌های قابل تأملی که در این استان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته، این استان در شاخص توسعه‌یافتگی رتبه آخر کشوری را یدک می‌کشد و این به‌معنای وجود مهاجرت روستاییان به شهرها، رونق حاشیه‌نشینی، آسیب‌های اجتماعی و به‌طور خلاصه ناامنی اجتماعی داخلی است.

عامل دیگری که امنیت ساکنین سیستان و بلوچستان را به مخاطره می‌اندازد، شبکه قاچاق کالا و مواد مخدر است. همسایگی این استان با دو کشور افغانستان و پاکستان مزید بر علت است. به‌دلیل عدم وجود امنیت و ترانزیت مواد مخدر در این دو کشور، بیش از ۴۵۰ هزار نفر از اتباع افغانستانی به این استان، مهاجرت کرده‌اند که باعث ایجاد برخی مشکلات شده است.

گرچه به‌دلیل ناامنی اقتصادی که به آن اشاره شد، اندکی از مردم سیستان و بلوچستان به این موضوع روی آورده‌اند، اما قاچاقچیان مواد مخدر با هوشیاری نیروهای نظامی و انتظامی، در این استان ناامنی اندکی توانسته‌اند ایجاد کنند. البته به مخاطره‌انداختن تردد خودروها و نفرات در جاده‌ها و خیابان‌های منتهی به مرزها، از جمله ناامنی‌هایی است که نمی‌توان چشم بر روی آن بست.

مؤلفه دیگر زمینه‌ساز ناامنی، وجود گروه‌های قومی متنوع در این استان سیستان و بلوچستان است. این موضوع برخلاف آن‌چه توسط افراطیون اقوام گفته می‌شود، طی قرون و اعصار و خصوصاً بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به‌طور نسبی برای امنیت مردم استان، کم‌ترین مشکل را ایجاد کرده است.

انسجام و وحدت اجتماعی اقوام مختلف در استان سیستان و بلوچستان، زبان‌زد خاص و عام بوده و است و در جان کلام، این استان را به «پایتخت وحدت اسلامی» تبدیل کرده است.گروه‌های قومی و مذاهب مختلف، در حراست از کیان ایران اسلامی چه در جبهه‌های شرق کشور، دفاع مقدس و دفاع از حرم، دوشادوش هم با دشمنان نظام و اسلام، با بصیرتی مثال‌زدنی برخاسته‌اند و جانانه ایستادگی کرده‌اند.

میزان تنش‌ها و درگیری‌های اجتماعی آن‌قدر در سیستان و بلوچستان ناچیز است که این استان در سال گذشته، حائز رتبه آخر در وقوع جرم و رتبه اول در پیش‌گیری و کشف جرم در کشور بوده و این افتخار بزرگی برای مردم شریف این استان است.

از نگاه دیگر، این استان همواره مورد هدف مطامع گروه‌های مختلف معاند نظام بوده است. گروه‌هایی که در سطح ملی و گاه بین‌المللی توسط دشمنان اسلام و ایران بزرگ اسلامی، برای تجزیه‌طلبی، یا بازی در میدان استکبار جهانی، اقدامات خراب‌کارانه و ایذایی داشته‌اند. در مقاطعی اقدامات این گروهک‌ها فزونی یافت، اما شدت و کثرت این نوع عملیات ایذایی، نسبت به مناطق مشابه، از دیدگاه امنیتی و انتظامی، حائز اهمیت نبوده و به‌شکرانه الهی طی سالیان اخیر، این استان از این جهت هم امن‌ترین استان بوده است.

بررسی علل ناامنی، شناخت فرصت‌ها و قوت‌های گروه‌های قومی و مذهبی تأثیر به‌سزایی در امنیت پایدار منطقه و به تبع آن امنیت ملی دارد. از این‌روی، با شناخت دقیق آسیب‌ها و تهدیدات و تبدیل آن‌ها به فرصت و در نهایت به قوت می‌توان ضمن ایجاد یک ثبات نسبی در منطقه از پتانسیل‌های گروه‌های قومی و مذهبی در مقابله با تهدیدکنندگان و تحریک‌کنندگان خارجی برخاست و مانع از سوءاستفاده آن‌ها شد.

مهم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین عامل در به‌مخاطره‌افتادن امنیت سیستان و بلوچستان، عقب‌ماندگی تاریخی و عدم توسعه‌یافتگی استان است که باید دولت اعتبارات و تسهیلات جهشی و فزاینده‌ای ورای سرانه‌های معمول استانی به این استان تخصیص دهد و در قالب برنامه‌های کوتاه‌مدت، درجه توسعه‌یافتگی سیستان و بلوچستان و سطح رفاه مردم استان را ارتقا بخشد.

در یک جمع‌بندی باید گفت که هم اکنون استان سیستان و بلوچستان در جرایم کیفری رتبه آخر کشوری را دارا است و تمامی گردش‌گرانی که به این استان سفر می‌کنند با استقبال گرم مردم روبه‌رو می‌شوند و می‌توان ادعا کرد: «امن‌ترین استان برای گردش‌گران، سیستان‌وبلوچستان است.»

در همه نقاط کشور، شلیک گلوله محتمل است اما جریانی در کشور به‌دنبال سیاه‌نمایی مسائل استان سیستان و بلوچستان هستند به‌گونه‌ای که اگر این‌جا گلوله‌ای شلیک شود، انگار یک موشک شلیک شده است.

می‌توان به جرأت گفت که زمینه‌ساز این نوع نگاه به استان، تولید و انتشار فیلم‌های سینمایی و برنامه‌های تلویزیونی بوده است. پیش از انقلاب، فیلم «بلوچ»، به کارگردانی مسعود کیمیایی، از اولین فیلم‌هایی است که تصویری ناامن از این استان به نمایش می‌گذارد. پس از انقلاب و به‌ویژه در دهه ۶۰ و ۷۰، که بازار سینمای اکشن پرمخاطب بود، لوکیشن اکثر این فیلم‌ها سیستان و بلوچستان است. «تاراج»، «دادشاه»، «عقرب»، «آخرین خون»، «قافله»، «چشم عقاب» و «جدال در تاسوکی» از جمله این فیلم‌ها است، که داستان اغلب‌شان قاچاق مواد مخدر یا عتیقه و درگیری‌های مسلحانه است.

در مجموع امیدواریم متولیان فرهنگی و سیاست‌مداران کشور در سطح ملی و استانی، نگاه عامه را نسبت به مردم استان سیستان و بلوچستان و فرهنگ غنی و تاریخی آنان متحول سازند و از برخوردهای احساسی و هیجانی پرهیز کنند.

:: موضوعات مرتبط : خاطرات شهدا
     
.:: This Template By : night-skin.com ::.
نوشته‌های تازه
آخرین دیدگاه‌ها

تبلیغات رپورتاژ