چهل شاخص
40shakhes
چهل شهید شاخص
لوگو اسپانسر

زندگی نامه شهید سید حسین علم الهدی

نویسنده : admin
یکشنبه, 12 مرداد 1393

شهید سید حسین علم الهدی فرزند آیه الله حاج سید مرتضی علم الهدی(ره) به سال ۱۳۳۷ شمسی پا به عرصه گیتی نهاد. فرزندی پاک از شجره مبارکه رسالت بود که در مهد علم و تقوا پرورش می‌یافت. حسین این نور پرتو گرفته تا آفاق در کانون علم و عملی در رشد بود که تشنگان فقه و فقاهت و مردم تشنه هدایت گرداگردحریمش به اعتکاف بودند. شهید سید حسین پنج سال پیش از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ متولد شد تا بعدها در مکتب قرآن ، کلام وحی آموزد و نیز بعدها در حین سپری کردن دبستان تلاوت کننده آیات الهی باشد و در سطح استان نغمه سرای و بلبل مترنم کننده لحن قران شود. صدای دلنشین او بود که صفحات زمان و قرون را به یکباره کنار میزد واین برگ ورق خورده را به برگ ایام هجرت پیوند می‌داد. صمیمیت او بود که علاوه بر شور و جذبه اش نقطه ای را بوجود آورده بودکه مغناطیس باشد برای رشد دیگران در تجمع های مسجد و مدرسه. در مساجد با تشکیل کتابخانه و جلسات سخترانی و در مدارس با تشکیل انجمنهای اسلامی و جلسات ارشاد و هدایت. گرچه هیچ قلم و زبانی قادر بر تر سیم آن همه شور و عشق نیست ، لکن بر حسب وظیفه هاله ای از آنروح پاکباخته را در معرض تاریخ قرار می دهیم، باشد تا ره توشه ای برای فرزندان انقلاب گردد.
سالشمار زندگی شهیدسید محمد حسین علم الهدی

سال ۱۳۳۷ ه‍ . ش ولادت در اهواز

سال ۱۳۴۳ ورود به مکتب جهت تعلیم قرآن

سال ۱۳۴۸ تدریس قرآن در مسجد به عنوان یک مربی

سال ۱۳۵۰حضور و فعالیت در انجمن اسلامی دبیرستان

سال ۱۳۵۱ اولین مبارزه علنی سید حسین با رژیم پهلوی با آتش زدن سیرک مصری

سال ۱۳۵۳ برگزاری راهپیمایی در روز عاشورا بر ضد رژیم پهلوی

سال ۱۳۵۶ اولین دستگیری، ورود به زندان، شکنجه توسط ساواک

سال ۱۳۵۶ قبولی در رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد

سال ۱۳۵۶ آشنایی با جلسات آیت‌ا… خامنه‌ای و شهید هاشمی‌نژاد در مشهد

سال ۱۳۵۶ راه اندازی راهپیمایی در طبس به هنگام ورود شاه به این شهر(زلزله طبس)

سال ۱۳۵۶ تشکیل گروه موحدین در اهواز

سال ۱۳۵۷ انفجار کنسولگری عراق در اهواز
شهید حسین علم الهدی

سال ۱۳۵۷ بمب گذاری در شهربانی کرمان و ایجاد رعب در بین مزدوران حکومت پهلوی

سال ۱۳۵۷ دستگیری مجدد، شکنجه، محکوم به اعدام به جرم اقدام به ترور فرمانده نظامی

سال ۱۳۵۷ (بهمن) حضور در تهران و استقبال از امام (ره)، پیروزی انقلاب اسلامی

سال ۱۳۵۸ عفو مامور شکنجه ساواک

سال ۱۳۵۸ معاون آموزش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان

سال ۱۳۵۸ عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان

سال ۱۳۵۸ برپایی نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز

سال ۱۳۵۸ تدوین و ارائه طرح پیشنهادی ولایت فقیه در پیش‌نویس قانون اساسی

سال ۱۳۵۹ افشای ماهیت ضد انقلابی مدنی (استاندار خوزستان وکاندیدای ریاست جمهوری)

سال ۱۳۵۹ (رمضان) برگزاری کلاسهای قرآن، نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران،جهاد سازندگی، تربیت معلم استان خوزستان

سال ۱۳۵۹ سخنرانی با موضوع جهاد در قرآن و سیری در نهج‌البلاغه در رادیو (پخش زنده)

سال ۱۳۵۹ سفر تاریخی سید حسین به همراه عشایر هویزه به جماران( زیارت امام(ره))

سال ۱۳۵۹ (۳۱ شهریور) آغاز تهاجم رسمی عراق به ایران

سال ۱۳۵۹ فرماندهی سپاه هویزه

سال ۱۳۵۹ (۱۶ دی ماه) حماسه هویزه، شهادت سید حسین و یارانش در دشت هویزه
نحوه شهادت شهید علم الهدی

صدای تانک های آن طرف جاده به گوش می رسید. تیراندازی لحظه ای متوقف نمی شد. راه افتادیم، با اینکه می دانستیم امید برگشت نیست، ولی رساندن «آر. پی. جی» به «علم الهدی» ما را مصمم به پیش می برد. به جاده که رسیدیم، توانستیم تانک هایی را ببینیم. به جز چند تایی که در حال سوختن بودند، بقیه غرش کنان به پیش می تاختند. چشمم به حسین (علم الهدی) که افتاد، خستگی از تنم در آمد. آر. پی. جی بر دوشش بود و پشت خاکریز دراز کشیده بود. در امتداد خاکریز غیر از حسین حدود ده نفر دیگر هنوز زنده بودند واز همه گروه همین ده نفر مانده بودند. حتی یک جسد بر زمین نمانده بود. پیدا بود که بچه ها با گلوله مستقیم تانک ها از پای در آمده بودند. تانک های سالم از کنار تانک های سوخته عبور می کردند و به طرف خاکریز علم الهدی پیش می آمدند. حسین و افرادش هیچ عکس العملی نشان نمی دادند. «روز علی» که حسابی نگران شده بود، آر. پی. جی را از من گرفت و به تانک ها نشانه رفت. دست روز علی را نگه داشتم و گفتم: کمی دیگر صبر کن، شاید بچه ها برنامه ای داشته باشند و او پذیرفت.
شهید علم الهدی

تانک ها به حدود پنجاه متری خاکریز رسیده بودند که یکباره حسین از جا بلند شده و نزدیک ترین تانک را نشانه گرفت. گلوله درست به وسط تانک خورد و آن را به آتش کشید. غیر از حسین دو نفر دیگر که آر. پی. جی داشتند، دو تانک دیگر را نشانه رفتند و هر دو را به آتش کشیدند. بقیه تانک ها سر جایشان ایستادند و ناگهان خاکریز را به گلوله بستند. خاکریز یکپارچه دود شد و بعید بود کسی سالم مانده باشد.
روز علی بلند شد و نزدیک ترین تانک را نشانه رفت و با اینکه فاصله کم بود، تانک را از کار انداخت. قامت حسین دوباره از میان دود و گرد غبار پشت خاکریز پیدا شد و یک تانک دیگر با گلوله حسین به آتش کشیده شد. پیدا بود که از همه افراد گروه فقط روز علی و حسین زنده مانده اند. حسین از جا کنده شد و خود را به خاکریز دیگر رساند. تانک ها هنوز ما را ندیده بودند. پیشروی تانک ها دوباره شروع شد. حسین پشت خاکریز خوابیده بود. تانک به چند متری خاکریز که رسید، حسین گلوله اش را شلیک کرد. دود غلیظی از تانک بلند شد. تانک دیگری با سماجت شروع به پیشروی کرد. روز علی که آر. پی. جی را آماده کرده بود، از خاکریز بالا رفت و آن را هدف قرار داد. تانک به آتش کشیده شد و چهار تانک دیگر به ده متری حسین رسیده بودند. حسین از جا بلند شد و آخرین گلوله را رهاکرد. سه تانک باقیمانده در یک زمان به طرف حسین شلیک کردند. گلوله ها خاکریزش را به هوا بردند. گردو خاک کمی فرو نشست، توانستیم اول آر. پی. جی و سپس حسین را ببینیم. جسد حسین پشت خاکریز افتاده بود و چفیه صورتش را پوشانده بود. یکی از تانک ها به چند متری حسین رسیده بود و می رفت که از روی پیکر حسین عبور کند.

:: موضوعات مرتبط : شهید حسین علم الهدی
:: برچسب ها : , , , ,
با ما صفحه اول گوگل را تجربه کنید خرید بک لینک ، بک لینک

No comments yet




.:: Powered By : Night Skin ::.
نوشته‌های تازه
آخرین دیدگاه‌ها

تبلیغات رپورتاژ