چهل شاخص
40shakhes
چهل شهید شاخص
لوگو اسپانسر
عکس و بیوگرافی شهید محمد بروجردی
نویسنده : کاملیا فارسی
یکشنبه, 20 شهریور 1401

شهدا یکی از گنجینه های ارزشمندی هستند که همواره در طول تاریخ ایران اسلام می درخشند. هم در طول دوران انقلاب و هم در طول هشت سال دفاع مقدس، ما مردان و زنانی داشته ایم از جنس نور و ایمان که در راه دفاع از ایرانِ اسلامی خودف از نثار جان خود هم دریغ نکردند.

اما در میان تمامی شهیدان، شهدای برجسته ای هم حضور داشتند که شاید به پاس خدمات ارزشمندی که ارائه داده اند توانستند نامی نیک از خود برجای بگذارند. البته تمامی شهدا عزیز و گرانقدر هستند.

یکی از شهدای بزرگ دوران جنگ ایران و عراق “شهید محمد بروجردی” است. این مرد بزرگ همانگونه که از نامش پیداست، اهل بروجرد است. محمد بروجردی در طولان دوران انقلاب هم از فعالیت های سیاسی با نمانده بود و همراه با گروهی که تمام سعیشان جلب رضایت امام و گوش سپردن به اوامر ایشان بود، به مبارزه با رزژیم پهلوی مشغول بود.

پس از انقلاب هم عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل شد و خدمات ارزنده ای از خود به نمایش گذارد. حضرت آیت الله خامنه ای در رابطه با شهید بروجردی فرموده اند که در دل خود احترام عمیقی برای محمد بروجردی قائل هستند و علت این امر هم مسئولیت پذیری ایشان است.

با ما همراه باشید تا با زندگی نامه این شهید بزرگوار بیشتر آشنا شویم و وصیت نامه پربار ایشان را مطالعه نماییم.

بیوگرافی شهید محمد بروجردی

محمد بروجردی، زاده ی ۱۳۳۳ خورشیدی در روستای« دره گرگ» از توابع شهرستان بروجرد می باشد. شهید محمد بروجردی پدرش را در سن ۶ سالگی از دست داد و مادرش مسئولیت تربیت او را برعهده گرفت؛ وقتی که محمد هفت ساله شد، تحصیل در کلاس های شبانه را به منظور تأمین معاش خانواده انتخاب کرد تا بتواند تکیه گاهی برای خانواده اش در کنار فراگیری علوم باشد. سپس او با خانواده اش به تهران، نقل مکان کرد و بمدت چند وقت در یک کارگاه تشک دوزی فعالیت کرد. شهید محمد بروجردی به خدمت سربازی در سن ۱۷ سالگی فراخوانده شد ولی چون نمیخواست در نظام ستم شاهی خدمت کند، به خدمت نرفت و به عراق سفر کرد تا امام( ره) را ملاقات کند.

زندگی شخصی شهید محمد بروجردی

شهید محمد بروجردی در سال ۱۳۵۰ زندگی مشترکی را تشکیل داد و سپس به خدمت نظام وظیفه بمدت یکسال پس از ازدواجش فراخوانده شد.

فعالیت های شهید محمد بروجردی

وقتی که شهید محمد بروجردی با یکی از مبارزان مسلمان در تهران آشنا شد؛ مسیر زندگی اش تغییر کرد. این مبارز انقلابی با حضور در مسجد و جلسات مذهبی، بروجردی را نیز بهمراه خود می برد و شهید بروجردی در این جلسات با امام خمینی( ره) آشنا شد و برای پیروی از امام راحل، تمام همتش را در به کار بست. او در کوچه پس کوچه ها اعلامیه های امام را شبانه به خانه ها و مغازه ها می انداخت تا جایی که جوانان مبارز را دور هم جمع میکرد تا کارهای بزرگ تر و اساسی تر انجام دهند. نام این گروه که کارهای بزرگی را برای پیروزی انقلاب انجام می دادند، گروه توحیدی صف بود.

انفجار کافه خوانسالار ، یکی از طرح های این گروه به رهبری محمد بروجردی بود و شهید محمد بروجردی با این کار به رژیم پهلوی فهماند که قادر به انجام هر کاری بدون توجه به خواست مردم مسلمان ایران نیست. از جمله کارهای اساسی گروه محمد می توان به شرکت کردن در تظاهرات به صورت مسلحانه و برای حمایت از مردم و رساندن اعلامیه های امام و نوارهای سخنرانی آن حضرت به دست مردم در کوتاه ترین زمان اشاره کرد. شهید بروجردی به همراه چند تن دیگر از مبارزان برای فراگیری اموزش نظامی و چریکی به سوریه رفت. او عملیات نظامی علیه رژیم را با اخذ مجوز شرعی از برخی علما و روحانیون پیرو حضرت امام( ره)، پس از قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ در قم شروع کرد و به مبارزات خود تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد.

از دیگر اقدامات شهید بروجردی و نیروهای انقلابی در این مدت میتوان به خلع سلاح کلانتری ۱۴ در میدان خراسان، خلع سلاح قرارگاه پلیس( تهران)، انفجار در نیروگاه برق و کاخ جوانان منطقه شوش، عملیات نظامی ۱۵ خردادماه ۱۳۵۷، شرکت در آزادسازی پادگان جمشیدیه و رادیو تلویزیون اشاره کرد. شهید محمد بروجردی، مسئولیت شناسایی، جمع آوری اطلاعات و طرح ریزی عملیات را در ارتباط با بسیاری از این حرکت های انقلابی به عهده داشت و از ناحیه پا در آخرین عملیات مجروح شد. برای ورود امام به گروهی مسلح مخفیانه نیاز بود تا حفاظت ایشان را بر عهده بگیرند. از این رو پس از بحث و گفت وگوهای زیاد، گروه توحیدی صف توسط شورای انقلاب انتخاب شد.

محمد بروجردی به عنوان مسئول زندان اوین برای مدتی کوتاه فعالیت داشت. او در بین اعضای هیئت مؤسس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داشت و اقدامات موثری در پایه گذاری این نهاد، انجام داد. شهید محمد بروجردی در مرداد ۱۳۵۸ با فرمان روح الله خمینی بعنوان یکی از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران برای مبارزه با ناآرامی های کردستان، به پاوه رفت. شهید محمد بروجردی، سازمان پیشمرگان کرد مسلمان را در کردستان تشکیل داد. این تشکیلات با حمایت های سید محمد بهشتی و اکبر هاشمی رفسنجانی و پس از راه اندازی سازمان پیشمرگان کرد مسلمان به فرماندهی محمد بروجردی منصوب شد.

وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد؛ شهید محمد بروجردی به منطقه سرپل ذهاب رفت و در مهر ماه ۱۳۵۹ دچار جراحت از ناحیه دست شد. او مجدداً در قصر شیرین از ناحیه دست مجروح شد. شهید محمد بروجردی، فرماندهی سپاه غرب را پس از منطقه ای شدن سپاه برعهده گرفت.

گفته ی مقام معظم رهبری در مورد شهید بروجردی

اظهارات مقام معظم رهبری درخصوص شهید محمد بروجردی به این شرح میباشد :« من احساس کردم که احترام عمیقی در دل من از شهید محمد بروجردی بوجود آمد؛ چون دیدم که این برادر، با کمال متانت و نجابت به هر آنچه که فکر می کند مسؤولیت پذیر است. تصور من اینست که نشانه های این روح عرفانی شهید، روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان و گذشت در قبال کسانی که تعارض های کاری با او داشتند، میباشد».

وصیت نامه شهید محمد بروجردی

بسمه تعالی

وصیت نامه اینجانب محمد بروجردی( پدر دره گرگی)، از همه برادرانی که در طول عمرم با آن ها تماس داشته ام، پس از حمد خدا و طلب استغفار از او که برگشت همه بسوی اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهیدان تاریخ، طلب آمرزش می کنم.

خوانندگان این وصیت نامه، برای من طلب آمرزش کند؛ به این خاطر که من با بار خالی از این دنیا می روم و همسرم بعد از من، سرپرستی خانواده را بر عهده میگیرد و حقوق و ارثم به او میرسد ، به غیر از مبلغ ۷۰۰۰ ریال( هفت صد تومان) که باید به مادرم بدهد و برادر کوچکترم به نام عبدالمحمد در صورت فوت همسرم، سرپرستی دو فرزندم را بر عهده گیرد و از این که برای خانواده نتوانسته ام مثبت واقع شوم، طلب آمرزش از همه می نمایم.

شهادت شهید محمد بروجردی

سرانجام در خرداد ۱۳۶۲خورشیدی، به دلیل برخورد خودروی شهید محمد بروجردی و چند تَن دیگر از فرماندهان با مین، به شهادت رسیدند. یکی از همراهان شهید محمد بروجردی می گفت که چند ساعت قبل از شهادتش به یکی از همسفرانش می گفت: « این دنیا بی ارزش است و ما باید در راه خدمت به مکتب مان همه چیز را بدهیم، همانطور که امام حسین( ع) و اصحابش به مبارزه با تمام سختی ها پرداختند، ما هم مکلف به صبر و مبارزه ایم»

:: موضوعات مرتبط : شهید محمد بروجردی
خاطراتی از شهید محمد بروجردی
نویسنده : admin
دوشنبه, 13 مرداد 1393

۱)پدرش جلوی خان درآمده بود . گفته بود من زمین به خان نمی فروشم …
مادرش از درد به خودش می پیچید پدرش دویده بود پی قابله. قابله آش پز خانه ارباب هم بود. مباشر ارباب جلویش را گرفته بود. گفته بود: زنم … داره می میره از درد!
گفته بود به من چه؟
افتاده بودند به جان هم، قابله هم دویده بود سمت خانه. وقتی محمد به دنیا آمد پدرش توی ژاندارمری زندانی بود.
پدرش را حسابی زده بودند همان شد وقتی مرد جمع کردند آمدند تهران، خیابان مولوی یک خانه اجاره کردند از این خانه هایی بود که وسط حیاط حوض آب داشت؛ دورتادورش حجره.

:: موضوعات مرتبط : شهید محمد بروجردی
وصیت نامه شهید بروجردی
نویسنده : admin
دوشنبه, 13 مرداد 1393

این وصیت نامه رادر حالی می‌نویسم که فردایش عازم سنندج هستم . با توجه به اینکه چندین بار در عملیات شرکت کرده و ضرورت نوشتن وصیتنامه را حس کرده بودم ولی هم فرصت نداشتم و هم اهمیت نمی‌دادم ولی نمی‌دانم چرا حس کردم که صرفا اگر ننویسم گناهی مرتکب شده ام . لذا بدینوسیله وصیت نامه خود را در مورد خانواده و برادران آشنا می‌نویسم.

:: موضوعات مرتبط : شهید محمد بروجردی
زندگینامه ی شهید محمد بروجردی
نویسنده : admin
یکشنبه, 12 مرداد 1393

کودکی و رشد دینی
به سال ۱۳۳۳ شمسی در روستای کوچک «دره گرگ» از توابع شهرستان «بروجرد» در خانواده مومن و مستضعف فرزندی دیده بر جهان گشود که او را «محمد» نام نهادند.

شش ساله بود که پدر را از دست داد. با مرگ پدر و وخامت وضعیت مادی خانواده، مادر رنجدیده ، محمد و پنج فرزند دیگرش را با خود به «تهران» آورد و محله مستضعف نشین «مولوی» مقر خانواده بروجردی شد.

مادرش میگوید: «محمد شش ساله بود که یتیم شد. از هفت سالگی روزها را در یک دکان خیاطی کار می کرد. اسمش را در یک مدرسه شبانه نوشتم و شبها درس می خواند. همه او را دوست داشتند. چه معلم چه صاحبکارش.»

:: موضوعات مرتبط : شهید محمد بروجردی
 
 
 
.:: This Template By : night-skin.com ::.
نوشته‌های تازه
آخرین دیدگاه‌ها

تبلیغات رپورتاژ